Notice: Undefined offset: 51 in /home/shiaac/public_html/libraries/src/Access/Access.php on line 608

Notice: Trying to get property 'rules' of non-object in /home/shiaac/public_html/libraries/src/Access/Access.php on line 608

Notice: Undefined offset: 51 in /home/shiaac/public_html/libraries/src/Access/Access.php on line 613

Notice: Trying to get property 'rules' of non-object in /home/shiaac/public_html/libraries/src/Access/Access.php on line 613

دلنوشته ای در مورد کار فرهنگی

امروز کار فرهنگی ، تاسیس موسسه فرهنگی، تولید فرهنگی، جنگ فرهنگی ،و.... لقلقه زبان خیلی ها شده و هر کس در جای جای کشور در صدد رسیدن به قافله فرهنگیان و جانماندن از آنهاست.

اگر به نمای کار و تقدس ظاهری آن کاری نداشته باشیم در کل گروهای فرهنگی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند که دو هدف را دنبال می کنند.

اهداف مادی و معنوی:

 آنهایی که در زیر پرچم مقدس کار فرهنگی به فکر درآمد و گرفتن کمکهای مالی و مادی بدون نظارت، از ردیف بودجه های مصوب دولتی و سازمانی اند مادی گراهایی هستند که در حزب باد نفس می کشند و هر روز رویشان را چون آفتابگردان به طرفی می چرخانند.
آنها چشم به دهان کسی دوخته اند که هرکدام بیشتر و راحت تر پول بدهد، بسویش دویده و ابراز ارادت کنند. مادی گرا افق دیدش کوتاه است او تا نرسیدن به گور و سقوطش بیشتر نمی بیند، مه غلیظی که از گناه و حرام در زندگی خود پاشیده جلوی دیدش را کاملا گرفته و تا چند قدمی خود بیشتر نمی بیند.
لذا در این برهه از زمان که ما در جنگ با تهاجم فرهنگی غرب هستیم پوست آفتابگردانی خویش را به رنگ خودی در آورده و با ایجاد موسسه فرهنگی در روی یک کاغذ در پی جذب همان سکه هایی است که  افق دید را از او گرفته و کورش نموده است.
و تاسف بارتر این که این چنین اشخاصی با روشهایی که دارند، اکثر مواقع مورد حمایت قرار گرفته و از نعمات و کرامات خاصه دولت کریمه-سازمانها ونهادها برخوردار می گردند.
یکی از عوامل رشد بی رویه این عده می توان به دوره اصلاحات و دولت ششم و هفتم اشاره کرد که عده ای با ایجاد مراکز هنری، موسیقی، سینمایی با نام موسسه فرهنگی غارت بیت المال را شروع کرده و امروز با گذشت یک دهه ریشه دار شده و رموز جذب سرمایه را دریافته اند. عامل دیگر آن در راس  بودن عده ای با همان فکر و  ایده است که دشمنی خود را با فرهنگ ناب و مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب تثبیت کرده و در لفافه و دوپهلویی کار خود را پیش می برند.
قصد اتهام دولت و نیروهای خوب و سازمانها ونهادهای فرهنگی ندارم بلکه به عنوان نیروی کوچکی که تمام عمر خود را در این راه صرف کرده و هیچگونه کمکی از طرف دولت و نهادهای مربوطه نگرفته ام- به صورت درددلی می نویسم شاید ضوابط بهتر و نظارت دقیق تر صورت بگیرد.
در کار فرهنگی  باید هزینه کرد واگر کسی بخواهد به اهداف عالیه ، که همان اسلام ناب و پیروی از ولایت مطلقه فقیه است برسد باید در هزینه ها و کمکهایی که جذب میکند نظارت کافی داشته تا آلودگی و پلشتی وارد این مقوله نگردد.
متاسفانه، امروز موسسات و کانونهای فرهنگی کاغذی، در کشور کم نیستند و سازماندهی خوبی روی آن صورت نگرفته است، همچنین کانونهایی با نام فرهنگ که در مقوله های دیگری مانند: موسیقی، سینما، و... فعالیت می کنند نیز نباید از قلم انداخت که باید تفکیک گردند و در اسم دیگری فعالیت کنند.

کار فرهنگی با اهداف معنوی:

اکثر کسانیکه که در امور دینی و فرهنگ ناب زحمت می کشند، جزء اقلیت بوده و با شرائط امروزی بسیار منزوی و از نظر مالی بسیار ضعیف و بی بضاعت هستند.
معمولا این گروهها نمی خواهند زیر نظر و سلطه اداره و نهادی محدود شوند، زیرا تجربه ثابت کرده است که در صورت تسلط نهاد یا سازمانی دیگر جای کار فرهنگی نبوده و بیشتر جنبه تبلیغی و گزارشی برای آن نهاد است. اگر کار کند آمار و افتخار آن نهاد یا سازمان در بین دیگر سازمانها و نهادها بیشتر است و اگر کم کاری شود همان گروه مورد سرزنش قرار خواهد گرفت.
لذا گروه فرهنگی که خواهان سلطه پذیری نباشد یعنی که به جایی بند نخواهد بود و همین امر باعث سرخوردگی و انزوای او خواهد شد و در نهایت در پس گروه های کاغذی متکی به ادارات و نهادهای آماری گم شده و در آنها هضم خواهد شد.
دقت کنید اکثر نیروهای مجرب فرهنگی منزوی شده و فقط در جای جای وبلاگها وسایت ها قلم زده و ادای تکلیف می کنند.
نیروهای فرهنگی اصیل خود را فدای رهبر و ولی فقیه میدانند و سکوتشان به فرمان اوست و وقتی نیاز باشد با دستور ولی خود اولین کسانی خواهند بود که در صحنه حاضر شده و به قول حاج سعید قاسمی: نیروی تحت امر آقا در عمل و در صحنه: نه یک قدم از آقا جلوترند و نه در فکر یک قدم عقب تر.
نیروهای فرهنگی اصیل به تنها چیزی که فکر می کنند تکلیف و هدف مشخصی است که هزار و چهارصد سال پیش توسط حضرت خاتم برایش نوشته شده و امام حسین ع در کربلا برایش تبیین کرده است.
نیروهای اصیل فرهنگی که برای خدا و در بعد معنوی آن کار می کنند، جنگ نرم و سخت تفاوتی برایشان ندارد و مبارزه برایشان شب و روز ندارد لذا چشم به مال و کمک مادی دیگران نداشته و در وسع مالی خود تلاش میکنند . آنها مصداق همان آیه مبارکه : رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا هستند. آنها مصداق بااموالهم و انفسهم هستند که با مال و جان خویش در راه خدا قدم برمی دارند.
عزیزان فرهنگی لازم است دقت داشته باشند این عرصه سخت تر از جهاد اصغر است و نبرد در آن هزاران بار دشوارتر و کشته شدن و پیروزی در آن هزاران بار شیرین تر از جهاد اصغر و جنگ سخت است.
پس بدون توجه به مسافت راه، و فقط با دید وسیع و دراز مدت عزم راه کنید و از دشمن داخلی و خارجی نهراسید و بدانید که یک قلم زدن و یک جمله از شهدا نوشتن شما به هزاران میلیارد تومان خرج کردن آنهایی که بی هدف کلمه فرهنگی را یدک میکشند و حامیانی قدر و قدرتمند دارند، بهتر و ارزشمندتر است.
البته جای بسی تاسف است که شنیده می شود در مرکز ثقل تشیع، پولهای کلانی که از جیب بیت المال برای کار فرهنگی تعلق می گیرد، در یک کانال مخصوص وبدون نظارت ناظری دلسوز از بین رفته و در میان عده ای خاص تقسیم میگردد. پولهایی که جهت کمک به کانونها و موسسات فرهنگی در حد یک کاغذ پرداخت شده و یا به افراد خاص و نهادها و سازمانهای با یک گرایش و حزب داده می شود.
به کجا می رویم؟ مگر چند روز در این دنیا زندگی خواهیم کرد؟ چرا وقتی از زندگی شهیدی خوانده می شود همه سرها به علامت تایید مقام والای شهید تکان می دهید که او چه بود و چه کرد؟! مگر او چه کرده است جز اینکه حسابش را با خدا و بیت المال پاک نگه داشته و دغدغه فکری اش انقلاب و اسلام بوده است، پس چرا شعار رهروی از او را سر مید هید ولی از او رویگردانید! واقعا نمی دانید  که برای ریال ریال این سرمایه مردمی باید جواب پس داد،  شاید در این سرای چند روزه کسی نباشد که از شما استنطاق کند ولی در آن دنیا بازخواست خواهید شد.
در پایان امید است که این چند خط را با عینک بدبینی و غرض نخوانید بلکه درددلی از یک نیروی  فرهنگی ببینید که سالهاست بدون پشتوانه در گوشه ای با انزوای خود رهروی راه شهیدان را سرلوحه کار خود قرار داده است.
انشاءالله که همه رهروان راه شهداء به جمع شهیدان و امام شهیدان پیوسته و در آن سرای
باقی بر خوان کرامت آنها جمع شوند