بررسی کتاب الکافی و شیخ کلینی

بررسی کتاب الکافی و شیخ کلینی
تهیه و تنظیم: مرتضی فلاح زیارانی

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.

نویسنده
 ثقة‌الاسلام محمّد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی، معروف به «کلینی» یا «شیخ کلینی» است. وی از مشهورترین دانشمند فقیه و محدث نامی و بزرگان شیعه در زمان غیبت صغرا است و در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری از بزرگ‌ترین محدثین شیعه به شمار می‌رفت، سال ولادت مرحوم کلینی معلوم نیست، ولی سال وفاتش را 328 یا 329 هجری ذکر کرده اند.
کلینی اصالتا ایرانی و از روستای «کلین» واقع در ۳۸ کیلومتری شهر ری و ناحیه جنوب غربی جاده قم ـ تهران، نزدیک حسن‌آباد کنونی است. به همین جهت، او را به لقب «رازی»، منسوب به «ری» هم می‌خوانند. (شهید سعید قاضی نوراللّه‌ شوشتری، در حاشیه مجالس المؤمنین، می‌نویسد: «به خط قطب‌الدین رازی دیده‌ام که نوشته است: ری هنگام نسبت، باید «ریئی» خوانده شود. علت اضافه «ز» این است که دو نفر به ‌نام‌های «ری» و «راز» آن شهر را ساختند و چون خواستند نامی بر آن بگذارند، دچار اختلاف شدند. سپس بنا گذاشتند که آن شهر را به‌ نام یکی، «ری»، و هنگام نسبت به‌ نام دیگری، «رازی» بخوانند.) (1)
او در عهد امامت امام یازدهم در خانه‌ای سرشار از عشق به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چشم به جهان گشود. وی برای فراگیری حدیث راهی قم شد. ورود کلینی به قم، مقارن با حاکمیت سیاسی و دینی مردان با فضیلت و با تقوایی بود که از حدیث‌گویان مشهور زمان خود به شمار می رفتند. در قله این هرم، احمد بن محمد بن عیسی و علی بن ابراهیم قمی قرار داشتند که تقوا، فضل و عشق آنها به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بر کسی پوشیده نیست. کلینی برای یافتن روایات و احادیث ناشنیده، قم را به قصد دیار دیگر, ترک کرد. او روستاها و شهرهای بی‌شماری را پشت سر نهاد و هر جا محدث یا راوی حدیثی می‌یافت که حدیثی از اهل‌بیت را نزد خویش داشت، در مقابلش زانوی ادب می‌زد و پس از مدتی، باز کوله بار عشق و صفایش را بر دوش می‌گرفت و راهی دیار دیگر می شد. کلینی پس از کسب فیض از دهها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف، سرانجام به بغداد رسید. مدت مسافرت کلینی به درستی معلوم نیست.

کلینی پس از کسب علم و حدیث از اساتید و محدثان مورد افتخار شیعیان قرار گرفت و نخستین کسی بود که به لقب ثقة الاسلام شهرت یافت.
کلینی نام‌آورترین شخصیت عصر خود بود که اوج تلاش محدثان و عالمان بزرگ و حتی عصر چهار نایب خاص امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بوده است، در این عصر به دلیل محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اجتماعی این بزرگان مسئولیت فرهنگی و علمی تشیع بر دوش کلینی بوده است، آنچه از تاریخ می توان استفاده کرد اینکه کلینی، نواب خاص امام زمان (ع) را درک کرده و بسیاری از احادیث و اخبار را از مصدر اصلی و دست اولش اخذ کرده است.
عظمت و بزرگی کلینی در میان اهل سنت به قدری است که ابن اثیر ضمن نقل این روایت از پیامبر که «خداوند در آغاز هر قرن شخصی را بر می‌انگیزد که دین او را زنده نگه دارد»، می‌گوید: «احیا کننده مذهب شیعه، در آغاز قرن اول محمد بن علی امام باقر (علیه‌السلام)، در ابتدای قرن دوم علی بن موسی امام رضا (علیه‌السلام) و در ابتدای قرن سوم ابو جعفر محمد بن یعقوب رازی بوده است».(2)
به جرأت می‌توان گفت کلینی نام‌آورترین و بلند آوازه‌ترین اندیشمند عصر خود بود.
http://www.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8_%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/6370


کلینی به عنوان نخستین محدث شیعی به گردآوری و ترتیب احادیث پرداخته است . البته پیش از نوآوری و کار وی، شیعه به اصول اربعماة رجوع می کرد . کلینی، هم عصر نواب اربعه امام دوازدهم «عج » که عبارتند از:
1-عثمان بن سعید (م 260 ق) ; 2 - محمد بن عثمان بن سعید (م 305 ق) ; 3 - حسین بن روح نوبختی (م 326 ق) ; 4 - علی بن محمد سمری (م 329 ق) در دوره غیبت صغری بوده است .
کلینی شصت و نه سال پس از وفات امام حسن عسکری علیه السلام، در ماه شعبان سیصد و بیست و نهم هجری که به «سنه تناثر نجوم » معروف است، درگذشت . ابو قیراط محمد بن جعفر حسنی یا حسینی بر جنازه اش نماز خواند و آنگاه جسد وی در باب الکوفه بغداد نزدیک آرامگاه چهارمین سفیر امام دوازدهم «عج » ، شیخ ابوالحسن علی بن محمد سمری دفن شد .
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4210/4216/27469/%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%A4%D9%84%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7/?SearchText=%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%20%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C&LPhrase=

معرفی کتاب
کتاب کافی یکی از مهمترین کتابهای حدیثی و نخستین کتاب از کتب اربعه و جوامع اولیه حدیث شیعه است که توسط ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی نوشته شده است.
این کتاب در واقع نخستین کتابی است که به صورت جامع در همه زمینه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی، تفسیرو تاریخ، روایات معتبر را جمع کرده است. به طوری که تعداد روایات آن برابر و بلکه بیش از همه روایات صحاح سته است..
کلینی این کتاب را در پاسخ به درخواست برخی از شیعیان تدوین کرد که به علت تعدد و اختلاف روایتها نمی توانستند مسایل و حقایق اسلامی را به طور دقیق و حقیقی تشیخص دهند. بنابر این این کتاب را با هدف گردآوری همه فنون دانش های دین تالیف کرد تا عمل به دستورات اهل بیت(علیهم السلام) بر اساس آن برای شیعیان آسان گردد. و به دلیل همین جامعیت، نام آن را کافی نهاد؛ یعنی کفایت کننده از کتب دیگر.
کلینی کتاب خود را در سه بخش عمده مرتب کرده است: اصول دین«اصول کافی»، فروع دین«فروع کافی»، متفرقه که با عنوان «روضه کافی» شناخته شده است
کلینی هر مبحث کلی را با نام «کتاب» آورده و در هر یک از این کتابها چند عنوان مرتبط با موضوع به نام «باب» ذکر کرده است. او در ذیل همه ابواب کافی حدود شانزده هزار حدیث از چهارده معصوم(علیه السلام) ذکر کرده که همه آنها را به طور مسند آورده است.
http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=23&lid=0&mid=249263&catid=24114&start=1&pageindex=0

تبويب و ترتيب کتاب کافي، بسيار دقيق و ستودني است. شيخ کليني، نخست کتابش را به سه قسمت (اصول، فروع و روضه) تقسيم نموده و سپس قسمت اصول را به 8 عنوان و فروع را به 26 عنوان کتاب تقسيم‌بندي کرده است. قسمت اصول، شامل 499 باب و 881/3 حديث، و قسمت فروع، شامل 744/1 باب و 021/11 حديث است.
کليني، قسمت روضة اين کتاب را که داراي 606 حديث است، بدون تقسيم کردن و خاتمة آن قرار داده است.
با توضيحي که داده شد، مجموع کتب کافي به 35 عنوان، ابواب آن به 243/2 باب و احاديث آن به508/15عدد مي رسد. اينها ارقامي است که نسخه‌هاي مطبوع فعلي و تحقيقات بعضي از محققان، شاهد آن است. (3)
http://www.emamat.ir/home/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/item/2107-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D8%B8%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87%DB%8C.html
عناوین اصلى اصول کافی
    کتاب العقل والجهل که تنها یک باب دارد، مشتمل بر 36 روایت است. توصیه هاى امام کاظم علیه السلام به هشام، در این کتاب آمده است.
    کتاب فضل العلم داراى ابواب پرشمارى است که مباحث برخى از آن ها عبارت اند از: «وجوب دانش پژوهى»، «آنان که از راه دانش نان مى خورند»، «صفت علم»، «فضیلتِ دانش و دانشوران»، «نگارش و فضیلت آن»، «صفت عالم»، «تقلید»، «حق عالم»، «بدعت و رأى و قیاس» «نهى از سخن بدون دانش»، «وجود همه نیازمندى هاى مردم در قرآن و سنت.
    کتاب التوحید نیز به موضوعاتى چون: «حدوث عالم و پدید آورنده آن»، «پایین ترین درجات شناخت خدا»، «نهى از سخن گفتن در کیفیت او»، «باطل کردن نظریه دیدن خدا»، «صفات ذات خدا»، «اراده و دیگر صفات فعل خدا»، «معانى اسماء الهى»، «مشیت و اراده»، «سعادت و شقاوت»، «جبر و قدر و امر بین الامرین» پرداخته شده است.
    کتاب الحجة که پس از ایمان و کفر، گسترده ترین بخش کتاب اصول کافى است، روایات زیادى در بیش از یکصد و سى باب، نقل شده که به سرفصل های آن به صورت کلى اشاره مى شود:
    نیاز به حجت
    طبقات انبیاى رسل، ائمه اطهار
    تفاوت میان رسول، نبى و محدث
    شناخت امام و لزوم اطاعت از او
    صفات ائمه (والیان امر، خازنان علم، نور الهى، ارکان زمین و..)
    عرضه اعمال بر ائمه
    ائمه، وارثان علم انبیا
    آنچه نزد ائمه است (علم کامل قرآن، کتب انبیا، صحیفه فاطمة، جفر، جامعه و..)
    دانش ائمه و افزونى جهات مختلف آن
    نصوص دالِ بر امامت یکایک ائمه دوازده گانه
    گزیده هایى از تاریخ زندگانى معصومان
    کتاب الایمان والکفر، گسترده ترین بخش اصول کافى و مشتمل بر بیش از دویست باب است. مباحث اصلى این کتاب عبارت اند از: «خلقت مؤمن و کافر»، «معنى اسلام و ایمان»، «صفات مؤمن و حقایق ایمان»، «اصول و فروع کفر»، «گناهان و آثار، درجات و انواع آن ها» و «انواع کفر.
    کتاب الدعاء در دو بخش تنظیم شده است: قسم اول در بیان فضیلت دعا و آداب آن است. در این بخش، ابتدا به «آثار دعا»، «تغییر قضاى الهى به وسیله دعا»، «شفاى همه دردها» و استجابت آن پرداخته شده، سپس آداب دعا همانند: «تقدم در دعا»، «رو به قبله نشستن و یاد خدا در هنگام دعا»، «دعاى پنهان»، «اوقات مناسب دعا» و «اجتماع افراد در دعا» تبیین شده است. در بخش دوم، متن برخى ادعیه و اذکار کوتاه که به صورت مطلق یا ویژه برخى از حالات است، گردآورى شده است. نظیر: دعا هنگام بیدار شدن و خروج از منزل، به دنبال نمازها، هنگام بیمارى ها، و یا هنگام قرائت قرآن.
    کتاب فضل القرآن در چهارده باب، فضیلت حاملان قرآن، و نیز فضیلت تعلم، حفظ، قرائت و ترتیل آن را تبیین کرده است. همچنین مقدار فضیلت خواندن قرآن در هر روز نیز در این کتاب معین شده است.

    در آخرین عنوان از بخش «اصول» کافى، (کتاب العشرة)، لزوم معاشرت، معاشرت نیک، معاشران خوب و بد و نیز برخى از آداب و وظایف معاشرت و روابط اجتماعى نظیر: سلام گفتن به یکدیگر، احترام بزرگسالان، احترام کریمان، رعایت امانت در جلسات، حق همسایه، حق همسر، نامه نگارى و... بررسى شده است.
عناوین اصلی فروع کافی
بخش دوم کتاب کافی که «فروع الکافی» نام دارد دربردارنده روایات مربوط به مسائل فقهى است. در این بخش عناوین زیر وجود دارد:
    کتاب الطهارة
    کتاب الحیض
    کتاب الجنائز
    کتاب الصلاة
    کتاب الزکاة والصدقه
    کتاب الصیام
    کتاب الحج
    کتاب الجهاد
    کتاب المعیشة
    کتاب النکاح
    کتاب العقیقه
    کتاب الطلاق
    کتاب العتق والتدبیر والمکاتبه
    کتاب الصید
    کتاب الذبائح
    کتاب الاطعمه
    کتاب الاشربة
    کتاب الزى والتجمل والمروة
    کتاب الدواجن
    کتاب الوصایا
    کتاب المواریث
    کتاب الحدود
    کتاب الدیات
    کتاب الشهادات
    کتاب القضا والاحکام
    کتاب الایمان والنذور والکفارات.
یادآورى مى شود، در فروع کافى برخى از عنوان ها که معمولاً در کتب فقهى به صورت مستقل آورده مى شوند به مناسبت، ضمن عنوان هاى یاد شده آمده اند. مثلاً اجاره، بیع، رهن، عاریه، ودیعه، و امثال آن، در عنوان المعیشة، امر به معروف، در عنوان الجهاد و نیز زیارت نامه ها در عنوان الحج آمده است.

فروع کافى بزرگترین بخش کتاب کافى به حساب مى آید.
روضه الکافی
در سومین بخش از کتاب الکافى که به نام «روضه» شهرت دارد، روایات مربوط به موضوعات مختلف و متنوع، بدون هیچ ترتیب و نظم خاصى گردآورى شده است. براى نمونه، به برخى از موضوعات آن اشاره مى شود:
    تأویل و تفسیر برخى آیات قرآن مجید
    توصیه ها و اندرزهاى ائمه اطهار علیهم السلام
    رؤیا و انواع آن
    دردها و درمان ها
    کیفیت آفرینش جهان هستى و برخى از پدیده هاى آن
    تاریخ بعضى از پیامبران بزرگ
    فضیلت شیعه و وظایف آن
    برخى مسائل تاریخ صدر اسلام و زمان خلافت امیرمؤمنان
    مهدى علیه السلام و صفات او و نیز اصحاب و ویژگى هاى زمان حضور او
    تاریخ زندگى برخى اصحاب و اشخاص، نظیر ابوذر، ثمامة بن أثال، زید بن على، سلمان، جعفر بن ابى طالب.
http://wiki.ahlolbait.com/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C



بررسی استناد روضه به کلینی
درباره استناد تمام مجلدات کافی به کلینی هیچ یک از محققان تردیدی روا نداشته اند. در این میان تنها ملا خلیل قزوینی معتقد است که روضه از تألیفات ابن ادریس حلی است که اشتباهاً به کلینی منتسب شده است. این دیدگاه از نگاه حدیث شناسان مورد نقد قرار گرفته و دلایلی بر رد آن به شرح ذیل ارائه شده است:
1. راویاتی که در آغاز سند کافی و از جمله روضه از آنان نام برده شده و کلینی مستقیما از آنان نقل می کند جزء طبقه هشتم یا نهم روایت اند و کلینی خود از طبقه نهم است. در حالی که ابن ادریس جزء طبقه پانزدهم است. چگونه ممکن است ابن ادریس که خود در طبقه پانزدهم است بدون واسطه از اشخاصی روایت کند که در طبقه هشتم، یا نهم اند.
2. اساتید روایات روضه با اساتید روایات در اصول و فروع کافی یکسان است، که این امر نشان از یکی بودن مولف آنهاست.
3. نجاشی و شیخ طوسی که سال ها پیش از ابن ادریس بوده اند، روضه را جزئی از کافی و تألیف کلینی دانسته است. اگر ادعای تالیف روضه از سوی ابن ادریس (م 598) صحیح باشد، چگونه ممکن است نجاشی و شیخ سال ها پیش از وجود و انتساب این کتاب مطلع باشند.
http://www.ghadeer.org/Book/413/65774

علت نام‌گذاری
در علت نام‌گذاری کتاب به کافی دو نکته بیان شده است:
1.    کلام خود کلینی در خطبه کتاب طهارت است که می‌گوید: این کتاب، برای همه فنون علم دین کافی است.
2.    نام کتاب برگرفته از کلامی است که به امام زمان(عج) نسبت داده شده که فرمود: این کتاب، برای شیعیان ما کافی است. این جمله زمانی صادر گشته که کافی بر امام(ع) عرضه شده و ایشان آن را تحسین کرده است (البته چنین حدیثی وجود ندارد و صرفاً یک ادعا است).
بعضی درباره کافی گفته‌اند که بر امام زمان(عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود:
«الکافی کاف لشیعتنا» یعنی کتاب کافی برای شیعه ما بس است،(4) این مطلب صحت ندارد:
علامه مجلسی می‌گوید:
اینکه بعضی از گزاف گویان به طور یقین می‌گویند همه کتاب کافی بر امام قائم(عج) عرضه شده است چون کافی در بغداد شهر نمایندگان آن حضرت بوده است، بطلان سخن آنان بر هیچ عاقلی پوشیده نیست(5)
میرزا حسین نوری آورده است:
این شایعه که می‌گویند کافی را بر حضرت حجت(عج) عرضه شده و فرموده است: کافی برای شیعه ما کافی است اصلی ندارد و در تألیفات اصحاب ما از آن اثری نیست» وی از محدث استرآبادی نقل می‌کند که چنین حدیثی وجود ندارد(6)
http://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)
ویژگی های کتاب کافی
•    نویسنده این کتاب، دوران نواب اربعه و بخشى از زمان امام حسن عسکری علیه السلام را درک کرده است.
•    نویسنده این کتاب، به جهت نزدیکى زمانى با نویسندگان اصول، توانسته روایاتى را با واسطه هاى کمتر نقل کند؛ از همین رو بخشى از روایات کافى با سه واسطه نقل شده است.
•    داراى عناوینى کوتاه و گویا است که محتواى روایات باب را نشان مى دهد.
•    روایات بدون دخل و تصرف نقل شده و توضیحات مصنف با روایت ها مشتبه نمى شود.
•    مصنف سعى مى کند حدیث درست تر و روشن تر را، در اول باب قرار داده و سپس احادیث مبهم و مجمل را ذکر کند.
•    یکی از امتیازات کافی این است که کلینی سلسله سند را تا به امام، در هر حدیث نقل می کند، و آن جا که صدر سند را حذف کرده است، جایی است که از کتاب دیگر نقل کرده و سلسله سند را به آن کتاب حواله می دهد. تمام سند حدیث در آن ذکر شده و از این جهت با تهذیب و استبصار و من لایحضره الفقیه متفاوت است.
•    روایاتى را نقل مى کند که با عنوان باب سازگار است و از نقل احادیث معارض خوددارى کرده است.
•    روایات را در غیر ابواب خود قرار نداده است.
•    از تنظیم و تبویب دقیق و منطقى برخوردار است؛ از عقل و جهل و سپس علم و آن گاه توحید شروع مى کند؛ در واقع برخى از مباحث معرفت شناسى را در مرحله نخست قرار داده و سپس به مباحث توحید و امامت مى رسد، آنگاه روایات اخلاقى را نقل کرده تا به فروع و احکام مى رسد و در پایان جُنگى متنوع از احادیث را جمع نموده است.
•    جامعیت کافى نسبت به مباحث عقیدتى، اخلاقى و فقهى از دیگر امتیازهاى آن است.
http://wiki.ahlolbait.com/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C




مهم ترین شروح کافی
شرح های فراوان، تعلیقه و حواشی زیادی بر این کتاب نوشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ جامع الاحادیث و الاقوال نوشته شیخ قاسم بن محمد الوندی (م1100 ق)
2ـ الدر المنظوم من کلام المعصوم که توسط شیخ علی بن محمد بن حسن بن زین الدین از نواده های شهید ثانی(م1104 ق) نوشته شده است.
3ـ مرآه العقول فی شرح اخبار الرسول نوشته علامه محمد باقر مجلسی. 
4ـ شرح ملاصدرا(صدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی) که بر بخشی از اصول کافی نوشته است.
5ـ شرح مولی صالح مازندرانی که بر اصول و روضه کافی نوشته است.
کتابهای فراوانی پیرامون کافی نوشته شده است که توضیحات و توصیف های کامل آن کتابها در ذیل مجموعه ای با نام آثار گنگره شیخ کلینیتوسط دار الحدیث چاپ شده است.
http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=23&lid=0&mid=249263&catid=24114&start=1&pageindex=0

نسخه‌هاي خطي و چاپي کافي
نسخه‌هاي زيادي از کتاب کافي در کتابخانه‌هاي ايران، عراق، هند و ديگر نقاط جهان، نگهداري مي‌شود که در فهرست‌هاي کتب خطي و ديگر مصنفات اصحاب تحقيق بيشتر آنها توصيف شده است.(7)
 محقق سيّد ثامر عميدي علاوه بر اينکه تعداد 30 نسخه از نسخه‌هاي خطي موجود در مکتبة اميرالمؤمنينعليه السلام نجف را توصيف نموده، و به 14 نسخه‌اي که مطبعة حيدري تهران در تصحيح مجلدات مطبوع «کافي» به آنها اعتماد کرده و نيز به نسخه‌هاي موجود در ديگر نقاط جهان، مانند: «برلين»، «جاريت»، « اسکندريه »، « تهران»، «باتنه»، «عليگرة»، «هايد لبريج»، «پاريس»، «موزة بريتانيا»، «کمبريج»، «منچستر»، «برنستون»، «پيشاور»، «کلکته» و «قاهره» که «کارل بروکلمان» از آنها اسم برده(8) ، اشاره نموده است.(9)
محقق عبدالرسول غفّار نيز بيش از 150 نسخه از نسخه‌هاي خطي موجود در مکتبة رضوية مشهد و همچنين تعداد زيادي از نسخه‌هاي خطي موجود در مکتبة آيت الله مرعشي نجفي در قم را با معرّفي اسامي نسّاخ، تاريخ نسخ و بعضي ديگر از مشخصات آنها فهرست نموده است.(10)
کتاب کافي بارها به صورت کامل، و گاه به صورت ناقص (قسمت به قسمت) چاپ شده است. طبق آنچه که عده اي از محققان در پژوهش‌هاي خود آورده‌اند، کتاب کافي در سال 1056 ق. در مشهد رضوي، در سال 1062 ق. در ايران، و در سال 1302 ق. در «لکنهو»ي هند، به صورت کامل چاپ گرديده است.
دو قسمت اصول و فروع اين کتاب، باز در سال 1307 ق. در تهران به چاپ رسيده است.
قسمت اصول کتاب کافي در سال 1266ق. بدون تسميّة محلّ چاپ، در سال 1278 ق. در شيراز، در سال 1281 ق. در تبريز، در سال 1311 ق. يک بار با حواشي ملاصالح مازندراني و بار ديگر با حواشي مختلف در تهران، در سال 1374 ق. در دو مجلّد، در سال 1381 ق. با تعليقه‌هاي مأخوذ از شروح و مقدمة دکتر حسين علي محفوظ، در سال 1389 ق. در چهار جزء، با شرح فارسي سيد جواد مصطفوي در مطبعة حيدري تهران، در سال 1376 ق. با شرح و حاشية تعاليق مظفّر، در مطبعة نعمان نجف، در سال 1401 ق. در بيروت، و در سال 1341 ق. به عربي و فارسي و ترجمة کمره‌اي در مطبعة صدر قم، به چاپ رسيده است.
قسمت فروع آن در سال 1315 ق. به صورت جداگانه، يک بار با ترجمه (شرح‌حال) مؤلف به قلم ابن شماس اللهي در دو مجلّد، بار دوم در سال 1325 ق. با تنقيح و تصحيح باز در دو مجلّد، بار سوم در سال 1377 _ 1379 ق. با حواشي، مأخوذ از شروح و با خطّ محقق علي اکبر غفاري در پنج مجلّد در مطبعة حيدري تهران، چاپ شده است.

قسمت روضة کافي در سال 1303 ق. همراه با کتاب تحف العقول و منهاج النجاة در تهران، و در سال 1377 ق. با تعليقه‌ها و حواشي مهم و با خطّ محقق علي اکبر غفاري در مطبعة حيدري تهران به چاپ رسيده است.(11)
از کافي، نسخه‌هاي فراواني در کتابخانه‌هاي ايران و ديگر نقاط جهان نگهداري مي‌شود که در فهرست‌هاي کتب خطي و ديگر مصنفات محققان اسلامي بسياري از آنها با مشخصات خود ثبت شده است. محقق عبدالرسول غفّار از نسخه‌هاي خطي موجود در مکتبة رضويه بيش از 150 نسخه با ذکر نام نسّاخ، تاريخ نسخ و بعضي از مشخصات آنها فهرست نموده و تعدادي از نسخه‌هاي موجود در کتابخانة آيت الله مرعشي در قم را معرفي نموده است. مجموع اين نسخه‌ها از اواسط قرن هفتم هجري به بعد، نوشته شده است.
http://www.emamat.ir/home/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/item/2107-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D8%B8%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87%DB%8C.html


اقتباس
1)    www.wikifeqh.ir
2)    www.hawzah.net
3)    www.makarem.ir
4)    www.emamat.ir
5)    wiki.ahlolbait.com
6)    www.ghadeer.org
7)    fa.wikishia.net



ارجاعات
1)    شوشتری، سعید قاضی نوراللّه‌، حاشیه مجالس المؤمنین، ج۱، چاپ اسلامیه، ص۹۲.
2)    موسسه امام صادق گروه علمی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۴، ص ۴۷۸.
3)    الکليني و کتابه الکافي، ص 247؛ مجله علوم الحديث، ج 1، ص 261.
4)    عبدالحسین الغفار، الکلینی و الکافی، ص۳۹۷
5)    «و أمّا جزم بعض المجازفین بکون جمیع الکافی معروضا علی القائم علیه‌السلام لکونه فی بلدة السفراء فلا یخفی ما فیه علی ذی لبّ»، مجلسی، مرآة العقول، ص۲۲
6)    نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۰
7)    ر.ک: الذريعه، ج 17؛ ص 245 و فهرست‌هاي کتب خطي
8)    تاريخ الادب العربي، ج 3، ص 339
9)    الکليني و کتابه الکافي، ص 174
10)الکافي والکليني، ص 419
11) ر.ک: همان ، ص 416 – 420؛ الکليني و کتابه الکافي، ص 173 و 174؛ الذريعه،‌ج‌17،‌ص‌245