زندگی نامه علی بن حسین مسعودی

زندگی نامه علی بن حسین مسعودی
تهیه و تنظیم: روح الدین مهدوی خواه

تذکر: مقاله حاضر تلفیقی از مقالات مختلف اینترنتی است.


تاریخ دقیق ولادت مسعودی مشخص نیست. آن چه مسلم است این که وی در سال های نیمه دوم قرن سوم هجری متولد شده است و از روی نشانه ها چنین به دست می آید که سال تولد او حدود (۲۶۰ هـ . ق) بوده است؛ زیرا وی در سال (۳۰۰ هـ . ق) عازم سفری پژوهشی به بلاد مختلف اسلامی شد و بنابر تصریح شرح حال نویسان، وی در آن زمان مردی کامل بوده است و از طرفی او در حدود همان سال (۳۰۰ هـ . ق(  با برخی از بزرگان اسلام و اهل کتاب به مناظره و مباحثه علمی پرداخته است و مسلم است که عزم سفری طولانی و پرحادثه و توانایی علمی جز از یک مرد کامل که در حدود ۴۰ سالگی محقق می شود صورت نمی پذیرد. بنابر این می توان حدث زد که مسعودی، حدود سال (۲۶۰ هـ . ق) متولد شده است. در شهر بابل عراق به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در آن جا سپری کرد(1)
القاب وی
امام‌المومنین (پیشوای مورخیان) را از ابن خلدون و هردوت عرب را از فون کریمر خاورشناس ومحقق آلمانی به خود اختصاص می‌دهد.


خاندان:
در مورد مکان زندگى، تولّد، وفات و ابعاد شخصیّتى علمى، اجتماعى و مذهبى خاندان مسعودى جز نام عدّه اى چند از آنان، اطّلاع دقیق و کاملى در دست نیست. این خاندان از قبیله «بنى هُذیل» از قبایل معروف عرب بوده و به همین خاطر به «هُذَلى» نیز خوانده مى شوند. آنان در شمال عربستان، مدینه و احتمالاً در بعضى از شهرهاى عراق مثل کوفه و حلّه مى زیسته اند.
شخصیّت سرشناس و بزرگ این خاندان عبدالله بن مسعود، صحابى بزرگوار پیامبر(صلى الله علیه وآله)(متوفّاى 32 هـ .ق.) از دیدگاه راویان، عالمان رجالى و دانشمندان علم تراجم داراى شهرت خاصّى است. او از برجسته ترین یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ششمین نفرى بود که اسلام را با تمام وجود پذیرا شد و همواره در تمام عرصه ها پا به پاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) حضور داشت.
عبدالله بن مسعود از کسانى است که به بهشت وعده داده شده و از قاریان و حافظان قرآن در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. وى یکى از دوازده نفرى است که به غیر قانونى بودن حکومت ابوبکر معتقد بود از این رو در مورد غصب خلافت و نامشروع بودن سلطه اش بر سرنوشت مسلمانان در مسجد در حضور مردم به انتقاد و اعتراض پرداخت(2) از تبار این صحابى رشید عالمانى برخاستند که على بن حسین مسعودى یکى از این چهره هاى درخشان است.
گنجینه تحصیلات:
شرح حال نویسان در مورد مکان، زمان و چگونگى تحصیلات مسعودى، اطّلاعات زیادى ننگاشته اند ولى از لابلاى گفتار آنان در مورد معرفى شخصیّت علمى و آثار او و نیز تصریح و یا اشاره خود مسعودى در کتاب هایش به خوبى مى توان به دست آورد که وى براى یادگیرى علوم دینى در سال هاى نوجوانى راهى بغداد شده است. علّت هجرت او نیز این بوده که بغداد در آن زمان مرکز علم و فرهنگ به شمار مى رفت و عالمان و فقیهان بزرگى در آن شهر سکونت داشتند و مسعودى براى دستیابى به علم و کمال با اشتیاق کامل به آن سامان شتافته است. هوش سرشار، روحیه جستجوگرى فراوان، انگیزه قوى براى یادگیرى و پشتکار از پشتوانه هاى تحصیلى اوست. وى دست کم دو دهه از عمر خود را در شهر بغداد در پى یادگیرى علوم مختلف اسلامى سپرى کرد و با جدّیت هر چه تمام تر به پژوهش و تعمق در رشته هاى مختلف مثل ادبیات عرب، کلام، حدیث، فقه، اصول، فلسفه و تاریخ پرداخت. وى بعد از سال ها تحصیل و تحقیق به درجات عالى علمى نایل آمد. او در شناخت اخبار و روایات داراى مهارتى بسزا شد و در فقه و اصول نیز به درجه اجتهاد نایل آمد. وى در کلام و فلسفه به ویژه تاریخ، به اطّلاعات بسیار دست یافت به طورى که اعجاب عالمان و اندیشمندان عصر خود و آینده را برانگیخت.
مقام بلند علمى و جامعیت او در علوم مختلف اسلامى و سایر رشته هاى علمى رایج بشرى بر دانشمندان علم رجال و تراجم پوشیده نیست. وى در نظر دانشمندان داراى جایگاه ویژه اى است از این رو آن ها با اوصاف و عبارت هایى چون دانشمند کامل، پژوهشگر ماهر، فیلسوف، متکلّم، فقیه، اصولى، محدّث، رجالى، منجّم، مورّخ، جغرافى دان و... از مقام علمى او تجلیل کرده اند(3)
http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9
http://www.andisheqom.com/public/application/index/
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%DB%8C_
http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara
http://wikinoor.ir/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%
مذهب مسعودی:
نویسندگان منابع متقدم شیعه و بیشتر محققان و نویسندگان معاصر، مسعودی را از شیعیان و حتی از امامیه شناخته‌اند. با این حال برخی از پژوهشگران مسعودی را شیعه نمی‌دانند و شواهدی از آثار وی در اثبات نظریه خود طرح می‌کنند. ظاهرا نخستین بار در میان نویسندگان شیعه، آقا محمد علی کرمانشاهی نویسنده کتاب مقامع در تشیع مسعودی تردید کرده است(4) در میان اهل سنت نیز در مورد مذهب مسعودی اختلاف نظر هست. برخی وی را معتزلی(5) و برخی شافعی به شمار آورده و برخی او را شیعه دانسته‌اند. ابن حجر عسقلانی کتاب‌های مسعودی را حاکی از نشانه‌هایی بر تشیع معتزلی وی دانسته است. کتاب‌شناس متاخر اسماعیل پاشا بغدادی نیز در آثار خود مسعودی را شیعه دانسته است. برخی از نویسندگان معاصر اهل سنت و نیز برخی از خاورشناسان نیز به تشیع مسعودی رای داده‌اند.
هر دو گروه موافق و مخالف تشیع مسعودی، ادله‌ای را برای اثبات ادعای خود ذکر کرده‌اند:
دلایل موافقان
پرداختن وى به نظريه «وصايت شيعى» در آغاز كتاب «مروج الذهب» و پى‌گيرى آن در طول تاريخ و اعتقاد بر اينكه «خداوند هيچگاه زمين را از حجت خالى نمى‌گذارد» و ذكر حديثى از پيامبر (ص) خطاب به على (ع) كه «انت و اثنا عشر من ولدك ائمه الحق» مى‌تواند نشان از تشيع بارز وى باشد.
شناخته شدن مسعودی به تشیع در منابع رجال شیعی
نجاشی در کتاب فهرست خود که از آثار اصلی رجال شیعی است، نام وی را آورده و فهرستی از آثار وی به دست داده است.(6) رجالیان بعدی نیز ظاهرا بر اساس همین گزارش نجاشی، نام مسعودی را در زمره رجال شیعه ثبت کرده‌اند  (7) رای نجاشی درباره وی از دلایل اصلی تشیع مسعودی است چرا که نجاشی نزدیکترین فرد به زمانه زندگی مسعودی بوده است و نظراتش درباره رجال شیعه اعتبار زیادی دارد.(8)

وجود شواهدی بر تشیع مسعودی در آثاری که از او به جای ماندهمانند:

1.    اشاره مسعودی در کتاب مروج الذهب به انتقال نور الهی و وصایت از پیامبران پیشین به پیامبر اسلام و سپس به امامان (9)
2.    طرح اعتقاد به برتری علی(ع(  بر سایر صحابه پیامبر(ص) (10)
3.    طرح موضوع تولد علی(ع) در کعبه (11)

نگارش آثاری با مضامین شیعی:
مسعودی، آثاری نگاشته است که هرچند اصل آن‌ها در دسترس ما نیست، اسامی آن آثار حاکی از محتوای شیعی آن‌ها است. مانند: «مزاهر الاخبار و طرائف الآثار للصفوة النوریة و الذریة الزکیة و ابواب الرحمة و ینابیع الحکمة، (12) الصفوة فی الامامة»، «الهدایة الی تحقیق الولایة(13) البیان فی اسماء الائمه(14) و «الاستبصار فی الامامه(15)
دلایل مخالفان
مخالفان تشیع مسعودی شواهد ذیل را دلیلی بر عدم تشیع وی می‌دانند:
1.    مدح ابوبکر و عمر در مروج الذهب(16)
2.    مسعودی هر چند به اهل بیت عمیقا علاقه دارد،اعتقادی به نامشروع بودن خلافت خلفای نخستین قبل از حضرت علی ندارد(17) مسعودی درباره وقایعی که بعد از وفات پیامبر(ص) رخ داده اظهار تردید کرده و درباره آن به صراحت داوری نمی‌کند.
3.    مسعودی، آزر بت پرست را پدر حضرت ابراهیم می‌داند که مطابق با عقیده اهل سنت است
4.    مسعودی از واقعه غدیر یاد نکرده است.
مخالفان با توجه به مجموعه ادله معتقدند که مسعودی احتمالا شافعی مذهب بوده است(18)
نقدهای واردشده به ادله مخالفان
موافقان تشیع مسعودی در نقد ادله مخالفان می‌گویند: اینکه مسعودی بر سیاق رایج تاریخ‌نگاری در آن دوران، تاریخ خلافت را از خلفای راشدین آغاز کرده و یا در مدح ابوبکر و عمر مطالبی ذکر کرده اما از اشاراتی نقد گونه به آنان غافل نبوده است. از سوی دیگر ستایش سیره زهدگرایانه دو خلیفه نخست، در مقایسه با سیره مال‌اندوزانه عثمان و کارگزارانش و سایر امویان صورت گرفته است که مسعودی به صراحت به آنان اعتراض می‌کند.(19) هم‌چنین ممکن است مسعودی در آغاز و در هنگام نگاشتن مروج الذهب سنی بوده و بعدا به تشیع روی آورده است(20)
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%DB%8C_
http://wikinoor.ir/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%

سفر پژوهشی:

تحصیلات مسعودی را می توان به دو مرحله تقسیم کرد:
مرحله اول، از ابتدای نوجوانی تا قبل از سال (۳۰۰ هـ . ق) عمده تحصیلات او در شهر بغداد صورت گرفته است و مرحله دوم، از سال (۳۰۰ هـ . ق) تا سال ۳۳۲ که مدام در سیر و سیاحت بوده است. این مرحله به منزله تکمیل یافته ها و پژوهش بیشتر در علوم مختلف به حساب می آید. وی در این سال ها نه مکان خاصی را مرکز تحصیل خود قرار داد و نه استاد مشخصی؛ بلکه در هر شهری از شهر های جهان اسلام که وارد می شد از شرق گرفته تا غرب آن، مثل: عراق، ایران، هند، مصر و ... هر استاد و دانشمندی را می یافت مدتی نزد او توقف کرده از دانش او بهره می برد.
ویژگی تحصیلی مسعودی در این مرحله از تحصیلات، کثرت استادان، تنوع دانش ها و جامعیت در آن ها است؛ چه این که با بیشتر استادان و دانشمندان شیعه و سنی با همه اختلاف نظرهایی که در مبانی اصول و فروع داشتند، ملاقات کرد، سخنان آنان را شنید و در مورد صحت و سقم آراء آنان به تعمق و تأمل پرداخت و با آزاد اندیشی نظر صواب را پذیرفته و سرمایه راه خود قرار داد. (21)
از ویژگی های قرن سوم و چهارم هجری، فراوانی سفرهای پژوهشی از ناحیه جویندگان علم و دانش به نقاط مختلف و دور دست جهان اسلام بود که برای دست یابی به حقایق و معارف دینی و سایر علوم بشری صورت می گرفت.فشار خلفا و حاکمان عباسی بر عالمان موجب شد تا بسیاری از دانشمندان و صاحبان علم و معرفت در شهر ها و نقاط دور افتاده عزلت گزینند و جویندگان علم و کمال نیز برای دستیابی به علوم آنان مجبور بودند مسافت های طولانی را در نوردند و مشقت های فراوان را به جان بخرند.
از جمله آن جویندگان علم، علی بن حسین مسعودی است که بغداد را به قصد ملاقات با دانشوران و عالمان و دریافت حقایق تاریخی ترک کرد و عازم سفر شد. با این که وی بسیاری از حقایق و معارف دینی را در بغداد فرا گرفته بود، با تشویق استادان بغداد به خاطر علاقه فراوان به تاریخ، جغرافیا و کلام، همانند بزرگان دیگر همچون واقعی، بلاذری، یعقوبی و ابوریحان بیرونی عازم سفر شد.
نکته قابل توجهی که از آثار به جامانده از مسعودی نیز به دست می آید این است که وی دارای ثروت شخصی بسیار بوده است و مخارج سفرش را خود تأمین می کرده است؛ زیرا علاوه بر سفر با چهارپایان، با کشتی نیز بسیار سفر کرده و مشخص است که اجرت کشتی در آن زمان بسیار گران بوده است؛ از طرفی هیچ دلیل یا قرینه ای وجود ندارد تا نشان دهد او از پادشاه یا حاکمی برای شروع یا ادامه سفر خود مستمری دریافت کرده باشد و همین مسأله اعتماد به گفته ها و گزارشات او را بیشتر می کند.(22)
علی بن حسین مسعودی به شهر های ایران مثل فارس، کرمان، قزوین و سواحل دریای خزر سفر کرد و سپس به آسیای مرکزی رفت و از آن جا عازم هند شد و از مناطق آن جا دیدن نمود. وی پس از آن از طریق دریا به چین و کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی مثل سیلان (سریلانکای کنونی) و مالزی رفت و در بازگشت از راه دریا به عمان و عربستان رسید و در ادامه، به ترکیه و سوریه سفر کرد. در نهایت وی در سال (۳۳۲ هـ . ق) به مصر رسید و در همان جا ماندگار شد(23)
ملاقات با بزرگان:
ایشان در طی مسافرتهایش با بسیاری از دانشمندان و علمای معاصر خود، حشر و نشرهایی داشته و از محضر آنها بهره‌ها برده تا جائیکه یکی از مورخان و جغرافیدانهای بزرگ اسلامی گشته که محمد بن جریر طبری مورخ و محدث مشهور، ابوبکر صویل مورخ و ادیب، ابن درید نحوی و شاعر و ابوبکر انباری محدث، سنان بن ثابت بن قرة فیلسوف و دانشمند نمونه‌هایی از آنها می‌باشند علاوه بر اینها، با بزرگانی چون حسن بن موسی نوبختی متکلم شیعی، ابوعلی جبائی و ابوالقاسم بلخی از متکلمان معتزلی، ابوالحسن اشعری متکلم و بنیانگذار مکتب کلامی اشعری صحبتهایی داشته و یکبار نیز با محمد بن زکریای رازی پزشک و فیلسوف ایرانی بحثهایی به عمل آورده است.

http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara
http://wikinoor.ir/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%DB%8
http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%

مورّخ بزرگ:
على بن حسین مسعودى در طول مسافرت هاى گسترده اى که انجام داد، اطّلاعات گسترده اى از منابع دست اوّل کسب نمود که در میان تاریخ نگاران و جغرافى دانان و متکلّمان مسلمان، تنها بیرونى، یعقوبى، بلاذرى، طبرى و تنى چند مى توانند با او همتایى کنند. طبیعى است که او ضمن این سفرها، اطّلاعات انبوهى به دست آورد که خود دائرة المعارفى از انسان شناسى، طبیعت شناسى، حیوان شناسى، تاریخ شناسى، مسائل اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و امثال آن بود(24)
مسعودى، هم با افراد مطّلع از اوضاع سیاسى، اجتماعى، تاریخى، مذهبى و جغرافیایى ملاقات داشته و هم از کتاب ها، نقشه ها و تصویرهایى که در اختیار داشتند استفاده نمود است از این رو در آثار او نام بسیارى از کتاب هاى گذشتگان که حاوى حقایق مهم و دست اوّل بودند، ذکر شده است. وى مى گوید:
ابوعبدالله محمّد بن عبدوس یکى از متأخران است که درباره اخبار وزیران و کاتبان، تألیف دارد. ابن ماشطه کاتب، ابوبکر محمّد بن یحیى صولى جلیس و على بن فتح ملقب به مَطون نیز در اخبار وزیران و کاتبان تا سال (320 هـ .ق.) تألیف دارند(25)
وى در جاى دیگر مى آورد:
ثابت بن حره حرانى کتابى دارد که همه گفتارهاى جالینوس را از کتاب هاى او درباره تأثیر خورشید و ماه در این جهان فراهم آورده است. و پسر او، سنان بن ثابت آن را به معرض استفاده من نهاد(26)
ویژگى تاریخ نگارى مسعودى در این است که او بر خلاف تاریخ هاى سنّتى مانند تاریخ طبرى، تنها به ذکر سرنوشت گذشتگان بسنده نکرده بلکه در کنار آن به بررسى شرایط اجتماعى، فرهنگى و سیاسى اقوام و ملل به ویژه جهان اسلام پرداخته است. او به خاطر برخوردارى از دقّت و حسن انتقاد از بیشتر تاریخ نگاران دیگر مسلمان ممتاز گشته است. وى بسیارى از اساطیر و داستان هایى را که مورّخان دیگر در کتاب هایشان نقل کرده اند، کنار زد و اطّلاعات نسبتاً علمى را درباره تمدّن هاى بیگانه و نیز تاریخ اسلام عرضه داشت(27) از باب نمونه، او وقتى تاریخ المقتدر بالله از (خلفاى عبّاسى) را مى نگارد، به اوضاع سیاسى و اجتماعى آن روز نیز توجّه خاصّى نشان مى دهد و مى نویسد:
هم اکنون احمد بن بویه دیلمى ملقب به معزّالدوله و دبیرانش بر کار مطیع (فضل بن جعفر المقتدر بالله) تسلّط دارند و امور دربار خلافت را سرپرستى مى کنند و به وقت حاضر که سال (345 هـ .ق.( است چنان که به ما خبر رسید، بیشتر رسوم خلافت و وزارت از میان رفته است. ما از اخلاق المقتدر بالله سخن به میان نیاوردیم زیرا او همانند محجوران بوده و کارى به دستشان نیست.بیشتر مناطق دوردست به دست غلبه جویان افتاده و به وسیله سپاه و ثروت بر آن مسلط شده اند. بر دربار خلافت نیز کار به دست دیگران غیر از خلیفه است. و آن ها نیز بیمناک و عارى از قدرت هستند. مى بینم که هرکس به ناحیه اى مسلط شده و از آن دفاع مى کند و در اندیشه توسعه دادن آن است، آبادى کم، راه ها نا امن، ولایات خراب، اطراف از دست رفته و رومیان در ممالک دیگر بر بسیارى از بندرها و شهرهاى اسلام استیلا یافته اند(28)
ویژگى دیگر تاریخ نگارى مسعودى شیوه جدید او در این زمینه است. ظاهراً وى نخستین نویسنده اى است که تاریخ و جغرافیاى علمى را با سبکى ممتاز با هم درآمیخت. در آن زمان که هنوز هم یعقوبى کتاب هاى تاریخى و جغرافیایى خود را جدا از هم مى نگاشت. مسعودى پیش از آن که به شرح وقایع تاریخى بپردازد، به شرح و توصیف شکل زمین ها، شهرها، پدیده هاى جغرافیایى برجسته، اقیانوس ها، کوه ها، رودها، جزیره ها، دریاچه ها و برخى علل و عوامل حوادث و تغییر شکل هاى زمین و موضوعات دیگر مبادرت می ورزد و از این طریق اطّلاعات گسترده علمى را نسبت به مسائل جغرافیایى نیز به دست مى دهد(29)
پژوهشگران به ویژگی‌های مثبت تاریخ‌نگاری دیگری در آثار مسعودی اشاره کرده‌اند که به علت اختصارگویی به برخی از آنان اشاره می کنیم (30)

•    استفاده از منابع متعدد
•    نگرش علمی به تاریخ
•    رویکرد عقلانی در تفسیر و تعلیل پدیده‌ها
•    توجه به قوانین حاکم بر تاریخ
•    بهره‌گیری از روش مشاهده مستقیم در موضوعات جغرافیایی
•    رعایت بی‌طرفی در معرفی گروه‌های مختلف سیاسی و اعتقادی اسلامی
•    نگارش بی‌پرده و صریح و افشاگری برخی از رفتارهای غلط حاکمان

http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9
http://www.andisheqom.com/public/application/
http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%DB%8
استادان و مشایخ:
على بن حسین مسعودى چه در بغداد و چه در هنگام سفر به شهرهاى مختلف، محضر دانشمندان بسیارى را درک کرد و از آنان بهره هاى فراوان برد. استادان و مشایخ او مختص به عالمان شیعى نبودند بلکه او نزد بسیارى از دانشمندان سنّى مذهب نیز حاضر شد و از دانش آنان بهره برد.
شرح حال نویسان و مورّخان در میان استادان و مشایخ بى شمار او تنها به ذکر معدودى از آن ها بسنده کرده اند ما هم دراینجا به اساتیدمشهوراکتفا می کنیم که اسامی آنها عبارتند از:
1.    عبدالله بن جعفر حمیرى(31) متوفّاى 297 هـ .ق مشهور به «شیخ القمیین» نویسنده قرب الاسناد در حدود سال (290 هـ .ق.) وارد کوفه شد. جویندگان بسیارى از او کسب علم کرده اند. از جمله مسعودى که احتمالاً وى را در همان شهر ملاقات کرده است(32)
2.    شیخ ابوجعفر محمّد بن یعقوب کلینىنویسنده اصول کافى(33)
3.    حسن بن محمّد بن جمهور قمى.
وی ، از راویان حدیث و مورد اعتماد در قرن سوم هجرى است که از پدرش محمّد بن جمهور، محمّد بن حسین صائغ، على بن بلال، حسن بن عبدالله اطراش و دیگران نقل روایت مى کرده است. و از طرفى راویان بسیارى از او نقل روایت کرده اند که از جمله آن ها مى توان به محمّد بن حسن (فرزند او) محمّد بن همام، احمد بن ابى رافع و على بن حسین مسعودى اشاره کرد(34)
4.    محمّد بن جعفر اسدى رازى(35) متوفّاى 312 هـ .ق.ابوالحسین محمّد بن جعفر اسدى که در بسیارى از اسناد روایات به محمّد بن ابى عبدالله خوانده مى شود، در شهر رىسکونت داشت. او از مشایخ حسن بن حمزه علوى طبرسى، احمد بن حمدان قزوینى و على بن حسین مسعودى است(36)

5.     حسن بن موسى نوبختى(37) حسن بن موسى نوبختى (پسر خواهر ابوسهل اسماعیل بن على نوبختى)، نویسنده کتاب هاى «الآراء و الدّیانات»، «الجامع فى الامامة و حدوث العالم» است. او متکلّم و فیلسوفى بزرگ بود که علاوه بر مبارزه با افکار انحرافى به پرورش شاگردان بسیارى مبادرت ورزید که از جمله آنان ابوعثمان دمشقى و على بن حسین مسعودى است(38)
6.    ابن دُرَید، نحوى و شاعر.
7.    ابوبکر انبارى، محدّث.
8.    ابواسحاق زجّاج، لغوى.
9.    سنان بن ثابت بن قره، فیلسوف و متکلّم.
10.    محمّد بن عبدالوهاب معروف به ابوعلى جبایى (متوفّاى 303 هـ .ق.) متکلّم معتزلى
11.    .عبدالله بن محمّد معروف به ابوالعبّاس ناشى، متکلّم معتزلى.
12.    محمّد بن زکریاى رازى.
تنها شاگرد مسعودى:
مسعودى در کنار تحصیل و تحقیق به تدریس نیز اشتغال داشته است. از آن جا که تدریس و تربیت شاگردان سیره تمام دانشمندان و فقیهان اسلامى بوده و هست و مسعودى نیز قطعاً شاگردانى داشته و عدّه اى از او نقل روایت مى کرده اند با این حال شرح حال نویسان، تنها نام یکى از شاگردان او را ذکر کرده اند. و او محمّد بن عبدالله بن مطلب شیبانى مکنّى به ابوالمفضل است. ابوالمفضل شیبانى نویسنده کتاب هاى «الولادات الطیّبة الطّاهرة»، «الفرائض» و »المزار» است. او از راویان قرن چهارم هجرى است که در سال (333 هـ .ق.) در مصر به محضر مسعودى شرفیاب شد و ضمن ملاقات با او از وى اجازه روایت گرفت(39)

http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9
http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%
http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData
تألیفات:
على بن حسین مسعودى نویسنده اى پرکار است و آثار بسیارى بر جاى گذاشته است که شامل ده ها کتاب مهم مى شود. او در «مروج الذّهب» و «التّنبیه و الاشراف» نام بیش از 30 اثر خود را مى آورد.که ما در اینجا به 15 تا ازآنها اشاره می کنیم لازم به ذکر است که از بررسى فهرست آن آثار به دست مى آید که حوزه علاقه او علم کلام و تاریخ بوده است. وى بیشتر آثار کلامى خود را قبل از سال (332 هـ .ق.) و در دوره اوّل زندگى خود نوشته است و در سال 332 هـ .ق. که در مصر اقامت داشته بیشتر به تألیف کتاب هاى تاریخى روى آورده است. این آثار تاریخى ثمره سال ها رنج و زحمت و تحمّل مشکلاتى بود که او در طول سفرهاى طولانى به بلاد مختلف جهان اسلام و برخى کشورهاى غیرمسلمان به دست آورده است و آنان عبارتند از:
1.    اخبار الزّمان و من ابادة الحدثان من الامم الماضیة و الاجیال الخالیه و الممالک الدّاثرة.
این کتاب در سى جلد تألیف یافته و از مفصل ترین آثار تاریخى مسعودى بوده است. «اخبار الزّمان» در واقع دائرة المعارف تاریخ جهان بوده که در آن نه تنها تاریخ سیاسى بلکه معارف بشرى نیز به تفصیل بیان شده است. متأسفانه از این کتاب امروزه هیچ اثرى در دست نیست و آن چه عبدالله صاوى به نام«اخبار الزّمان»  چاپ کرده (40)  قطعاً همان کتاب مسعودى نیست.
2.    مروّج الذهب و معادن الجواهر فى تحف الاشراف من الملوک و اهل الدیارات.
مروج الذهب مهم‌ترین اثر علی بن حسین مسعودی است که به دست ما رسیده است. بنابر گفته خود وی در مقدمه کتاب، این اثر خلاصه‌ای از دو کتاب اخبار الزمان و کتاب اوسط بوده است.(41) این کتاب از منابع اصلی تاریخ و تمدن اسلامی به شمار می‌رود. مسعودی در این کتاب مشاهدات گسترده جغرافیایی خود را با مطالب تاریخی آمیخته و اطلاعات حائر اهمیتی درباره شرایط اجتماعی، مردم شناختی و عقاید و آداب سرزمین‌های گوناگون ارائه داده است.
مروج الذهب تاریخ عمومی جهان است که با داستان پیدایش آغاز شده و بعد از گزارش تاریخ سرزمین‌ها و ملل مختلف به تاریخ اسلام رسیده و وقایع تاریخ اسلام را تا سال ۳۳۶ پی گرفته است. مسعودی این کتاب را در سال ۳۳۳ نگاشته و بعدها در سال ۳۳۶ آن را تکمیل کرده است. با توجه به اینکه در برخی منابع، وقایع تاریخی تا سال ۳۴۵ از مروج نقل شده است، به نظر می‌رسد مسعودی کتاب خود را بعدها نیز تکمیل کرده اما نسخه‌های آن به دست ما نرسیده است.
بیشتر مورّخان عقیده دارند کتاب مروّج الذّهب مسعودى به لحاظ نحوه نگارش، شیوه گردآورى اطّلاعات، نحوه تجزیه و تحلیل و موضوعات مورد طرح و بررسى، از کتاب هاى مورّخان دیگر متفاوت است. ابن خلدون در مقدمه تاریخ خود از این اثر تجلیل کرده و آن را به عنوان الگویى مناسب براى تاریخ نگاران معرفى مى کند و خود را ملزم به پیروى از شیوه مسعودى در این کتاب مى داند. به هر حال مروّج الذهب، شاهکار تاریخ نگارى مسعودى و از مفیدترین کتاب هاى تاریخى با اطّلاعات علمى فراوان و قابل استفاده و استناد براى علم پژوهان خواهد بود.

3.    ذخائرالعلوم و ما کان فى سالف الدّهور.
موضوع این کتاب تاریخ ایران و ملوک الطوایف است.
4.    التنبیه و الاشراف.
ألتّنبیهُ و الإشراف کتابی تاریخی و جغرافیایی و به زبان عربی که آخرین اثر مسعودی مورخ شیعه در قرن چهارم است. مؤلف در بخش اول به مباحث کیهانی و جغرافیایی پرداخته و در بخش دوم به مباحث تاریخی می‌پردازد. وی نوآوری‌های متعددی را در این کتاب تجربه کرده است. این اثر به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده و در سال (345 هـ .ق.) در فسطاطِ مصر نگاشته است و همان طور که خود مسعودى در مقدمه آن تذکر مى دهد در واقع خلاصه اى از مروّج الذّهب و سایر کتاب هاى تاریخى اوست.
5.    المقالات فى اصول الدّیانات.
موضوع آن آرا و عقاید فرقه هاى مختلف اسلامى و غیر اسلامى است. مثل: شیعه، معتزله، خوارج و مسیحیان، یهودیان و
6.    رسالة البیان فى اسماء الائمة القطیعة من الشّیعة.
این رساله زندگى امامان معصوم(علیهم السلام) را مورد مطالعه قرار داده است
7.     طب النّفوس.
موضوع آن روان شناسى با تأکید بر تأثیرات خنده بر روح انسان است.
8.    الصّفوة فى الامامة.
موضوع این کتاب اصول و مبادى امامت است. مسعودى در این کتاب به ایمان داشتن ابوطالب نسبت به اسلام تأکید کرده است.
9.    الاستبصار فى الامامة.
موضوع آن امامت معصومین(علیهم السلام) و ردّ عقاید خوارج و بررسى مسأله حکمیت و مسأله نصّ و اختیار در جانشینى پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
10.    الدعوات الشنیعة که موضوعش آرا و عقاید خرافى اعراب جاهلى مثل عقیده به تناسخ است.
11.    حدائق الاذهان فى اخبار اهل بیت النّبى(علیهم السلام).
این اثر در مورد تاریخ و مناقب علویان نگاشته شده است.
12.    خزائن الدّین و سرّ العالمین.
این کتاب به مسائل کلامى و بررسى عقاید قرمطیان، مانویان و مزدکیان پرداخته است.
13.    مظاهر الاخبار و طوائف الآثار فى اخبار آل النّبى(علیهم السلام)
موضوع این کتاب، مناقب حضرت على(علیه السلام) و علویان است و احتمال دارد این، همان کتاب حدائق الاذهان باشد.
14.    الاخبار المسعودیة.
موضوع آن تاریخ اندلس و اعراب قبل از اسلام است.
15.    اثبات الوصیّة لعلىّ بن ابى طالب)علیه السلام(
موضوع اصلى این کتاب اثبات خلافت بلافصل براى على(علیه السلام) است و قبل از آن به ذکر خلقت انسان و سرگذشت پیامبران از آدم تا خاتم پیامبران رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و شرح حال و معجزات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم پرداخته است.
مسعودى براى اثبات خلافت آن حضرت، بیشتر از وقایع تاریخى که به شکل روایت نقل مى شود استفاده مى کند و به وقایعى همچون، معراج، هیجدهم ذى حجه سال حجة الوداع (غدیرخم) و... تأکید مى کند.
نویسنده کتاب علم و تمدن در اسلام در مورد اهمیّت آثار باقى مانده از مسعودى مى نویسد:
گر چه بسیارى از آثار (مسعودى) ـ از جمله تاریخ عمومى سى جلدى او ـ از میان رفته است ولى کتاب مروّج الذّهب و معادن الجواهر او که برجاى مانده، مشتمل است بر تعداد زیادى از مواد و اطّلاعات درباره جغرافیا و زمین شناسى و تاریخ طبیعى (که نخستین توصیف کتبى درباره آسیاب بادى ذکر شده است). و نیز کتاب التنبیه و الاشراف که در آخر عمرش نوشته است و خلاصه اى از آرا و نظرات فلسفى و کلامى خود را نیز در آن آورده و به طور کلّى از نظر اطّلاعات و مسایل علمى، کتابى است بسیار غنى و قابل توجّه(42).
http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9
http://www.andisheqom.com/public/application/index/
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%DB%8C_
http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara
http://wikinoor.ir/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%
نظر بزرگان:
مسعودى در میان تاریخ نگاران مسلمان و غیر مسلمان جایگاه ویژه اى داردو مورد توجه مورخان و نويسندگان عرب و غير عرب بوده است.از این رو او را مورد تمجید قرار داده اند كتبى از او به عنوان اخبارى علامه و صاحب غرائب و نوادر ياد مى‌كند؛ (43)
ابن خلدون با اينكه بسيارى از روايات او را نقد كرده است به برترى علمى او اعتراف دارد.واو را امام المورّخین» مى نامد.
 احمد امين، شيوه تاريخنگارى او را مغاير با شيوۀ طبرى دانسته است. او افزوده است كه مسعودى علاوه بر اينكه مورخ بوده جغرافى‌دان نيز بوده است،(44)
متفكران مغرب زمين نيز توجه خاصى به مسعودى و دستاوردهاى علمى او دارند. از اين رو از قرن 19 ميلادى كتاب‌هاى او در اروپا به زبان‌هاى مختلف ترجمه شده او را «هرودوت عرب» نامیدند. همان گونه که هرودوت، بزرگترین مورّخ یونان است.و فردی شناخته شده است «فون کرومر» او را «هرودت شرق»لقب داده،(45) یعنی مسعودى طبق گفتار کرومر بزرگترین تاریخ نگار مسلمان است(46).

http://wikinoor.ir/%D9%85%D8%B3%D8%B9%D9%88%
وفات
سرانجام روح بلند متکلّم، فیلسوف، فقیه و مورّخ بزرگ اسلامى على بن حسین مسعودى هُذَلى، پس از سال ها تحمّل رنج و مشقت در راه تحصیل، تحقیق و کشف حقایق دینى و علمى، در تاریخ (346 هـ .ق.) در شهر فُسطاط (قاهره قدیم) مصر به آسمان پر کشید و به ملکوت اعلى پیوست. پیکرش در قبرستان معروف آن شهر به خاک سپرده شد.
http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9
http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData
http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%

اقتباس از :
1.    http://pajoohe.ir
2.    http://www.andisheqom.com
3.    http://fa.wikishia.net
4.    http://wikifeqh.ir
5.    http://daneshnameh.roshd.ir
6.    http://wikinoor.ir



ارجاعات :
(1) اعیان الشیعه، ج۸، ص ۲۲۱و ثبات الوصیه، ص ۵.و العقائد و الفرق الدینیه، ص ۱۲و ریحانه الادب، ج۵، ص ۳۰۷.و جامع الرواه، ج۱، ص ۵۷۴.و محمد اردبیلی، مجمع الرجال، ج۳ و ۴، ص ۱۸۵
(2). بهجة الآمال فى شرح زبدةالمقال، ج 5، ص 279، ملاّعلى علیارى، انتشارات بنیاد فرهنگ اسلامى حاج محمّدحسین کوشانپور (1406 هـ.ق.) زندگى نامه عبدالله بن مسعود، ص15 تا 21، جواد محدّثى.
(3) فوائد الرضویة، ص 277 منتهى المقال، ج 4، ص 39 اعیان الشیعة، ج 8، ص 233 ریاض العلماء، ج 4، ص 428 ریحانة الادب، ج 5، ص 307
(4)مهدوی دامغانی، بوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، ص۱۰۳
(5) ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲۵، ص۳۴۱
(6)  نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۴
(7) ابن داود، رجال ابن داود، ص۳۹۰؛ حلی، الخلاصه، ص۱۰۰؛ خویی، معم رجال حدیث، ج۱۱، ص۳۶۶
(8) مهدوی دامغانی، ابو الحسن علی بن حسین مسعودی، ص۱۰۱
(9) مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ۱، ص۲۳
(10) مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۱، ص۷۸۵
(11)مهدوی دامغانی، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی و برخی از آثار او، ص۱۰۷
(12) طهرانی، الذریعه، ج۲۰، ص۳۲۷
(13) نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۵۴
(14)  طهرانی، الذریعه، ج۳، ص۱۷۲
(15) طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۱۳
(16)  کرمانشاهی، مقامع الفضل، ج۲، ص۳۸۳
(17) شبیری زنجانی، اثبات الوصیة و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۰
(18)شبیری زنجانی، اثبات الوصیة و مسعودی صاحب مروج الذهب، ص۲۱۴-۲۱۵
(19)  منتظری مقدم، مکتب تاریخی مسعودی، ص۶۹-۷۱
(20) کرمانشاهی، مقامع الفضل، ج۲، ص۳۸۳
(21)  اعیان الشیعه، ج۸، ص ۲۲۰. ریحانه الادب، ج۵، ص ۳۰۷. اثبات الوصیه، ص ۵ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص ۳۵۱. تأسیس الشیعه، ص ۲۵۴
(22) امام حسین ـ علیه السلام ـ و ایران، ص ۳۳۳.
(23)  تأسیس، الشیعه، ص ۲۵۴. صحیفه (ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی) ش ۲۷، ص ۵۰. اثبات الوصیه، ص ۶. اعیان الشیعه، ج۸، ص ۲۲۲.
(24). صحیفه (ضمیمه روزنامه جمهورى اسلامى)، ش 27، ص 50
 (25). التنبیه و الاشراف، ص 326، ترجمه ابوالقاسم پاینده.
(26). همان، ص 68.
(27) صحیفه، ضمیمه روزنامه جمهورى اسلامى، ش 26، ص 11.
(28) التنبیه، و الاشراف، ص 386.
(29) تاریخ تاریخنگارى در اسلام، ترجمه اسدالله آزاد، ج1، ص 128، انتشارات آستان قدس رضوى اندیشه متفکران مسلمان، ص 140.
(30) جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۱۷۷-۱۷۸؛ منتظری مقدم، مکتب تاریخی مسعودی، ص۶۳-۶۶؛ ولوی، ویژگی‌ها و روش تاریخ‌نگاری مسعودی؛ ۲۷-۳۱
(31) تأسیس الشیعة، ص 254
(32). نوابغ الرواة، ص 153، شیخ آقا بزرگ تهرانى بهجة الآمال، ج 5، ص 206.
(33)  تأسیس الشیعة، ص 254.
(34) . الجامع فى الرجال، ج 1، ص 546 اعیان الشیعة، ج 5، ص 242.
(35). تأسیس الشیعة، ص  254
(36). نوابغ الرواة، ص 258 اعیان الشیعة، ج 9، ص 200.
(37). تأسیس الشیعة، ص 254 مروّج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1، ص6.
(38). الجامع فى الرجال، ج 1، ص 559.
(39)روضات الجنّات، ج 4، ص 284 مجمعالرجال، ج 3، ص 186 بهجة الآمال، ج 6، ص 480
(40) مطبعة الحنفى، قاهره، 1938 م.
(41)  مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص ۱۷-۱۸
(42)علم و تمدن در اسلام، سیّد حسین نصر، ترجمه احمد آرام، ص90
(43) فوات الوفيات 57/2
 (44) ظهر الاسلام 206/2-207
(46)  گوستاولوبن: حضارة العرب، ص 453
(46). صحیفه (ضمیمه روزنامه جمهورى اسلامى)،  ش 26، ص 11